نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (407 ) فایل صوتی (کلیک کنید)
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی )
( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )
( قسمت هفدهــم )
نـور تـوحیـــد
( جزء اول ـ صفحه 9 )
بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم
62 ـ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَارَى
وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ
وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ
وَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
62- کسانی که ایمان آوردند و آنان که جهود شدند و ترسایان و آن ها که زبور در دست دارند و میان آن دو دین سوم گزینند هرکس از آنان که ایمان به خدا و روز رستاخیز آورد و کار نیک کند، مزد ایشان نزد خدای یگانه است و هیچ بیمی برای ایشان فردای قیامت نیست و هرگز اندوهگین نباشند.
63 ـ وَ إِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ
خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
63- به یاد بیاورید وقتی که از شما پیمان گرفتیم و بر شما عهد بستیم و کوه طور را بر سر شما بازداشتیم و گفتیم به قوه ایمان و تصدیق ، آن کتاب را که به شما دادیم بگیرید و یاد آرید آنچه در آن بشما سفارش شده تا مگر از عذاب و خشم خداوند بپرهیزید.
چون قوم موسی پیمان را شکستند و تــــورات را نپذیرفتند!
خداوند کوه طــــور را بالای سر آنان بداشت و آن ها پیش خود آتشی افروختند
و از پس آن دریائی خروشان دیدند و ترسیدند
و تن به قبول دادند و از آن ها رفع بلا شد.
62 ـ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ ...
هر چند احبــــار یهــــــود
و رهبــــــانـــان ترســـــایان کوشیدند
و رنـــج ها در راه دین کشیدند
و چندان که توانستند در راه مجاهدت و ریاضت رفتند
و نفس خود را از شهوت ها و خواهش ها باز داشتند
و از دنیا و دنیادارن به یک بارگی عزلت گرفتند
و کناره گیـــــری برگزیدند
و صومعـــه ها را بر خود زنـــــدان کردند!
با این همه، سعی ایشان باطل
و کوشش ایشان ضایـــــــــع است!
مگر آن که به محمّـــــــــد (ص) ایمــــان آورند
و رسالت او را استـــــــــوار گیرنـد
تا هست تـو را به نـزد خـود تکیه گهت
مغــــرور دو عالمــی و کار تبهت!
تا تو تکیه بر پندار خود زنی
و سوداها در سر گیری
و غوغاها در دل آوری،
و ستور نفس را از راندن شهوت
و هـــوی و هـــوس باز نداری!
چگونه طمع داری که با مردان راه
در میدان حقیقت گوی زنی؟
هیهـــــــات!
تا تو بر پشت ستوری بار او بر جان تـواست
چون به ترک وی بگفتی آتش اندر بار زن
ور زچاه جاه خواهی سر بر آری مـردوار
چنگ در زنجیـر گوهـر وار عنبر بار زن
63 ـ وَ إِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ
خداوند با همه عهد بست
و از همه پیمان گرفت،
قـــومی به طَوع اجابت کردند
و قـــومی دیگر به کُــــره،
آنان که به طوع و رغبت پذیرفتند،
عیـــان او را بـــــار داد،
و مهـــــــر ازل وی را دست گرفت
و آن ها که به کُره و نارضائی اجابت کردند،
حق بر آن ها پوشیده شد
و در تاریکی و بیگانگی بماندند!
این میثاق، روز ازل و در عهد ازل
بر عمـــــــوم بــــــرفت که
احدیت خداوند بر دل ها جلوه گر شد،
یکی را تجلّی سیاست و عزت بود
یکی را تجلّی لطـــف و کــــرامت،
آن ها که اهل سیاست بودند
در دریای هیبت به موج وحشت غرق شدند،
خـــردهـــــاشــــان حیـــــــران ،
دل هاشان پریشان،
خاطــــرهـــــاشـــــان تاریــــــــــــک
و گرد بیگانیگی بر رخسار ایشان نشسته،
داغ جدائی بر پیشانی شان نهاده شده!
اما آن ها که اهل لطـــــف و کرامت بودند،
ایشان را به زیــــــور اُنس بیاراست
و به نــــــور تـــوحیـــــد بیفروخت،
آب آشنائی را دل آنان روان
و تخم سعادت را در مزرع دوستی شان پراکنده
و آن گاه همه را با فضل و رحمت خود حوالت کرده
که بی رحمت او زیان میبردند!
داود پیغمبـر گفت :
خـــــدایــــــا ؛
گِـــرد همـــــــــه پزشکان عالم برآمدم
تا درد مــــــرا درمـــــان کنند
و مرهمی همی سازند.
همگان مــرا به تـــــــو راه نمودند،
پس زیان کار و بی پاره آن کس
که از رحمت تـــــــــو نا امیـــــد است!
یکی از عارفان در روز عرفه
در موسم عرفات به خلق آن جا نگریست
و آن سوز و نیاز و آن ناز و راز از ایشان دید،
هرکسی دعائی میخواند
و دیگر کسی ثنایی میگفت،
دست ها همه سوی آسمان
و چشم ها گریــــــــــان
و دل ها ســــــــــــوزان
عارف به همراهان خود گفت:
چه بیندید و چه رأی دهید؟
اگر همه این خلق دست نیاز سوی مخلوقی دراز کنند
و دانگی سیم بخواهند؟
آیا از ایشان دریغ خواهد کرد؟
همی گفتند : نه!
گفت: به خدائی خدا،
که بندگان را به آمرزش خود نواختن
به نزد حق آسان تر است ا
از آن یک دانگ سیمی که
مخلوقی به این گروه فراوان دهد!
موضوع :